۲۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴

فسونی خوانده چشمت شیشه ها را
که نرگسدان کند اندیشه ها را

خدایا وحشیان را رام ما کن
نخستین این تغافل پیشه ها را

مه نو در شفق خوش می نماید
به طاق ابرویش نه شیشه ها را

هر آهی بلبلی یا باغبانی
غمش گلزارکرد اندیشه ها را

نظر هر چند دهقان حریصی است
نفس از دل برآرد ریشه ها

اسیر از چشم آهو می گریزد
به شیران تنگ دارد بیشه ها را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.