۱۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵

در دل گداختیم تمنای خویش را
شاید که ناله گرم کند جای خویش را

فرصت سلم خریده بازار محنتم
امروز می خورم غم فردای خویش را

زان پیشتر که گریه شود رو شناس ما
شستیم سرنوشت مداوای خویش را

آخر دچار کوی تو شد گرد تربتم
دیدم بهار آبله پای خویش را

یاد قدی ز بسکه به دل داشتم اسیر
بگداختم چو شمع سراپای خویش را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.