هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از جلوه‌های انتخابی گلشن و رنگ و بوی گل‌ها می‌گوید که نباید به باد داده شوند. دلش در سینه می‌تپد و چشمش از رازها خبر دارد. شاعر از طفلی سخن می‌گوید که در دامن عاشق خوابیده و از چشمش گفتگوی نیم‌خوابی را می‌آموزد. او از ساقی می‌خواهد که برای امتحانش دردسر ایجاد نکند، چرا که نمی‌تواند رنج بی‌حجابی را تحمل کند. شاعر خود را اسیر می‌داند و از ناصح می‌خواهد که به تعمیر دلش بپردازد و دیگر آن را خراب نکند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'بی‌حجابی' و 'رنج‌های عشق' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۴

مکن در کار گلشن جلوه های انتخابی را
مده بر باد رنگ و بوی گلهای نقابی را

دلم در سینه تا پر می زند چشمش خبر دارد
نمی دانم کجا آورده این حاضر جوابی را

چه شد طفل است و خوابش می برد در دامن عاشق
ز چشمش یاد گیرد گفتگوی نیم خوابی را

مده دردسر ساقی برای امتحان من
نیارد بر رخم صد جام رنگ بی حجابی را

اسیرم هر چه هستم قایلم ناصح برو بنشین
به تعمیر دلم تا کی دهی زحمت خرابی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.