هوش مصنوعی: این شعر بهار را به عنوان نمادی از امید و تولد دوباره توصیف می‌کند، اما در عین حال از غم و اندوه ناشی از فراق و ناکامی‌ها نیز سخن می‌گوید. شاعر از تضاد بین زیبایی طبیعت و دردهای درونی خود می‌گوید و از عشق و اشتیاقی که گاه ویرانگر می‌شود، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غنایی، همراه با استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و ناکامی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۱

بهار تنگدلی سبز کرد حاصل ما
عبیر غنچه غبار خرابه دل ما

زموج چون نشناسد جوهر تیغش
هنوز شوق ندانسته گشت قاتل ما

حباب چشمه نزدیک راه تفرقه است
خراب سیل غبار است خانه دل ما

دمید دانه و در تنگنای خوشه خزید
به غیر عقده چه دید از گشاد مشگل ما

به یاد روی تو در آتشیم همچو اسیر
دل گداخته ما چراغ محفل ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.