هوش مصنوعی: شاعر با بی‌قراری و اشتیاق فراوان از معشوق خود دعوت می‌کند تا نزد او بیاید. او از فراق و حسرت بسیار سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در آستانهٔ سفر است و پیش از رفتن نیاز به دیدار مختصری با معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «جان به لب» و «خون در جگر» ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۹

عارضت گلدسته باغ نظر دارم بیا
انتظارت بیشتر از بیشتر دارم بیا

بی تماشای رخت گلدسته بند حسرتم
جان به لب خون در جگر گل در نظر دارم بیا

صبح محشر را نمکسود جراحت می کنم
با تو امشب یک دو حرف مختصر دارم بیا

بازگشتن گر چه هست اما وداع تربت است
می روم از خویشتن عزم سفر دارم بیا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.