هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر با زبانی شورانگیز و احساسی از معشوق خود می‌خواهد که به سوی او بیاید. او از عشق و اشتیاق خود می‌گوید و از رنج‌هایی که به خاطر این عشق متحمل شده است. شاعر از معشوق می‌خواهد که با دلی سنگین به سوی او بیاید و از او می‌خواهد که در زمان مناسب به دیدارش بیاید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۱۸

سرو شوخ من بیا تنها بیا غافل بیا
مستم و بسیار مشتاقم به جان و دل بیا

پایمالت گر شود گل داغ می‌سوزم ز رشک
چون به بزم دیده می آیی ز راه دل بیا

خاطرم نازکتر است از شیشه می‌دانی تو هم
تا توانی آمدن ای شوخ سنگین دل بیا

برگ و بار کشت ما را نیست هنگام گداز
برق بی‌حاصل برو یا در سر حاصل بیا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.