هوش مصنوعی:
متن بالا شعری عرفانی است که بر ضرورت پذیرش درد و رنج برای رسیدن به آرامش و درمان درونی تأکید دارد. شاعر از مفاهیمی مانند توکل، وارستگی، دعا، و نیاز به خدا برای رهایی از غم و حرص سخن میگوید. همچنین، اشارهای به ارزش خاکساری و شکستگی در مسیر رسیدن به آرامش دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مضامین مانند وارستگی و ترک دنیا ممکن است برای کودکان قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۱۳۳
دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب
چون شعله از گداختگی توتیا طلب
وحشت طراز نرگس مستش بهانه جوست
بیگانه شو از او نگه آشنا طلب
آسودگی نتیجه دهد خاکساریت
صندل برای درد سر از خاک ما طلب
اندوه روزگار به وارستگی گذار
درمان درد خویش ز دارالشفا طلب
ترک جهان نشان دو عالم گرفته است
بی مدعا چو گشت دلت مدعا طلب
با حرص گر دلت نتواند جدل کند
دست نیاز خواه و زبان دعا طلب
آسودگی چکیده صاف شکستگی است
این شهد ناب را ز نی بوریا طلب
پر دیده ایم نقص ندارد توکلت
زنهار اسیر مطلب خود از خدا طلب
چون شعله از گداختگی توتیا طلب
وحشت طراز نرگس مستش بهانه جوست
بیگانه شو از او نگه آشنا طلب
آسودگی نتیجه دهد خاکساریت
صندل برای درد سر از خاک ما طلب
اندوه روزگار به وارستگی گذار
درمان درد خویش ز دارالشفا طلب
ترک جهان نشان دو عالم گرفته است
بی مدعا چو گشت دلت مدعا طلب
با حرص گر دلت نتواند جدل کند
دست نیاز خواه و زبان دعا طلب
آسودگی چکیده صاف شکستگی است
این شهد ناب را ز نی بوریا طلب
پر دیده ایم نقص ندارد توکلت
زنهار اسیر مطلب خود از خدا طلب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.