هوش مصنوعی: این شعر از صایب اصفهانی، با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، دشمنی، تقدیر و رازهای نهفته در زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند کمان، تیر، گرگ، شبانی، گل و خون برای بیان مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ بیشتر نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'خورد خون من' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۸۷

نکنی صید یقینی به گمانی که تو راست
همت ما نکشد سست کمانی که تو راست

نیستی دشمن و اندیشه دشمن داری
گرگ را صید تو کرده است شبانی که تو راست

خاک و افلاک ز یک سلسله برخاسته اند
پود خورشید بود تار کمانی که تو راست

خصمی خسته دلان شیشه به خارا زدن است
تیر را نرم کند سخت نشانی که تو راست

خورد خون من و بیدرد نوازی آموخت
چون نتازد نگه قاعده دانی که تو راست

گلت از خون من ساده ضمیر است بهار
می نماید ز جبین راز نهانی که تو راست

سفر طول امل خضر سبک پی چه کند
بلد راه تو بس خواب گرانی که تو راست

حیرت آیین شده زین خوش غزل صایب اسیر
بلبل باغ گل از ناله فشانی که تو راست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.