۱۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۶

جبهه تسلیم جان را سجده گاه دیگر است
دیده آیینه دل را نگاه دیگر است

گو مشو بیدار از خواب قیامت رستخیز
محشر ما گردش چشم سیاه دیگر است

با شهید خویش آن چشم تغافل کیش را
هر سر مژگان زبان عذرخواه دیگر است

آخر از نومیدیم امید حاصل شد اسیر
پادشاه بی نیازی را سپاه دیگر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.