۱۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۱

ساقی همین نه از تو دل ما در آتش است
ساغر به خون نشسته و مینا در آتش است

روشن چراغ دیده ز یاد تو کرده ایم
بر هر چه بنگریم تماشا در آتش است

از بسکه داغ جلوه او گشته درچمن
مانند شعله سرو سراپا در آتش است

از پای یک خمند گل و شمع تردماغ
هر کس به رنگ دیگر از آنجا در آتش است

یاد نگاه گرم تو شد برق خرمنم
چون آه خود مرا همه اعضا در آتش است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.