۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۴

هر کجا موج هیاهوی دل است
تا نفس پر می کشد بوی دل است

می توان کردن دل خود را نگاه
خوی من نازکتر از خوی دل است

گر محبت گلشن آرایی کند
سلسبیلش موجه جوی دل است

پایمال فوج مژگان گشتم آه
گرد من محو تکاپوی دل است

هرکجا می می کشد بیخود اسیر
ساغرش لبریز از هوی دل است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.