هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و دردهای عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از کمبود عشق، بی‌صبری، ناامیدی و رنج‌های روحی می‌نالد و به بی‌وفایی دنیا و ناکامی‌هایش اشاره می‌کند. همچنین، از بی‌توجهی دیگران و تلاش‌های بی‌ثمر خود در عشق و زندگی گله می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند ناامیدی و رنج نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲۹

حرف بی صرفه و بیتابی اظهار کم است
بوی این باده پر و ساغر سرشار کم است

خاطر چاره گران زحمت درمان می شد
من و آن درد که در عهد تو بسیار کم است

ای دل از دست تو آخر به جلا خواهم زد
چه بگویم که در اقلیم سخن عار کم است

من هم از شوخی پرواز گلی می چیدم
چه کنم خنده بیدردی گلزار کم است

شیشه ام بوی گلاب از گل سنگی نکشید
دل چه منت کشد از عیش چو آزار کم است

منت از غیرت بی مطلبیش می سوزد
به گرانقدری دیوانه سبکسار کم است

شده آیینه این بی خبران عیش جهان
باده آن زور ندارد دل هشیار کم است

گشت پامال تماشا دل و حسرت باقی است
سوخت بازار و همان گرمی بازار کم است

سرو از تربیت سایه گل خاست اسیر
سفر نشو و نما بی تعب خار کم است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.