هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج، و وابستگی به معشوق است. شاعر از تشنگی، سوختن، و اسارت در عشق سخن می‌گوید و عشق را تنها امید و پشتیبان خود می‌داند. همچنین، او از بی‌اعتنایی معشوق و دردهای ناشی از آن شکایت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به رنج و سوختن در عشق، برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم کامل این مضامین دچار مشکل شوند.

شمارهٔ ۲۴۶

ساغر باده شرمسار من است
عیش زندانی بهار من است

تشنه بیقراریم چو سپند
گره سوختن به کار من است

باده پیماست هر زمان با غیر
نتوان گفت یار یار من است

تا در آن آستانه خاک شدم
آسمان تشنه غبار من است

مطلبم غیر نامرادی نیست
عشق امید روزگار من است

شده ام تا عزیز کرده عشق
خوشدلی ننگ اعتبار من است

آشنایان جگر خراشانند
هر که بیگانه تو یار من است

سوختم زان نگه چو شمع اسیر
شعله لوح سر مزار من است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.