هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات عاشقانه و روحانی خود سخن می‌گوید. او از گذر زمان، جدایی، رهایی از قید و بندها، و حیرت در عشق می‌نویسد. همچنین، به شکست و ناامیدی اشاره می‌کند و در نهایت، از می‌نوشی و گذر از توبه بی‌جا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند ناامیدی و می‌نوشی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۶۲

دیگر به بزم او سخن ما گذشته است
آیا در آن میان چه سخنها گذشته است

هر دم به جلوه دگر از راه رفته ایم
امروز کار ما به تماشا گذشته است

از حیرتم به گریه نمانده است احتیاج
کشتی شکسته از سر دریا گذشته است

وارسته ایم از همه قیدی ز فیض عشق
چشم از نگاه و دل ز تماشا گذشته است

تنهاییم به دوزخ بیطاقتی گداخت
از خاطر که یاد تو تنها گذشته است

غافل که دستبرد خطش کم ز سرمه نیست
گفتم که چشمش از ستم ما گذشته است

ساقی اسیر از کفت امروز یا صباح
می خورده وز توبه بیجا گذشته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.