۱۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۶

از اشک و آه من گل و سنبل شکفته است
از ناله ام ترانه بلبل شکفته است

سیر خزان تنگدلی کرده ایم ما
آن کس بهار کرده که گل گل شکفته است

هرکم نگاهیش ز دلم برده حیرتی
این غنچه در بهار تغافل شکفته است

نشتر خلد به دیده خصم از غبار ما
گلها ز فیض خار تحمل شکفته است

در نوبهار گریه ما بی رخش اسیر
نه غنچه خنده کرد و نه گل شکفته است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.