هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناتوانی و کم‌بختی خود می‌گوید و بیان می‌کند که نه تنها دستش از رسیدن به آرزوهایش کوتاه است، بلکه حتی امکانات و فرصت‌هایش نیز محدود هستند. او از عشق ناکام، ناامیدی و بی‌پناهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و ناامیدی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۶۷

بهر پابوس تو از خاکم غباری برنخاست
از گل بخت من اقبال زمین هم کوته است

نیست تنها دست من کوتاه از دامان داغ
بهر پنهان کردن داغ آستین هم کوته است

گر پریشان شد ز پیچ و تاب این درهم مباش
از خم آن جعد مشکین دست چین هم کوته است

چون عنان کی دست او بوسم که مانند رکاب
دست امید من از دامان زین هم کوته است

چون کنم دریوزه آتش برای سوختن
دستم از دامان خاکستر نشین هم کوته است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.