هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و عشق نافرجام است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف یار، جام جم، و لاله، احساسات خود را توصیف می‌کند. او از رنج دل شکسته و آرزوهای بربادرفته می‌گوید و به بیننده توصیه می‌کند که عبرت بگیرد. همچنین، مفاهیمی مانند بی‌نیازی، گذشت از خود، و نیستی به عنوان ارزش‌های والا مطرح شده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۲۷۷

یاد زلف تو مرا مصرع حالی شده است
دلم از دست تمنای تو خالی شده است

دل عبث مشکن اگر دیده عبرت داری
جام جم بین که چه در خاک سفالی شده است

تا به خود می نگرد مصلحت اندیش غیور
تربتش محوتر از نقش نهالی شده است

بی نیازی چه که از خویش گذشتن هنر است
نیستی تاج سر همت عالی شده است

لاله گون کرده رخ از شرم به رقص آمده است
عرقش نقش طراز گل قالی شده است

مژه بر هم زدنی از نگهت غافل نیست
نام دیوانه اسیر تو خیالی شده است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.