هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از رنجهای عشق، بیقراری، و امید به وصال سخن میگوید. شاعر از دردها و ناکامیهای خود میگوید و به نمادهایی مانند منصور حلاج و موسی اشاره میکند که نشاندهنده عشق الهی و جستجوی حقیقت است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اشارات تاریخی و نمادین (مانند منصور حلاج) برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۸۴
رنجی که چشم شب پره از نور دیده است
زخم دلم ز مرهم کافور دیده است
کی دار حقشناس فراموش می کند
آن سرگذشتگی که زمنصور دیده است
آسایشی که دیده ام از خواب بی رخت
بیمار عشق در شب دیجور دیده است
شبها به روز آمد و آن راه طی نشد
شوقم چو موسی آتشی از دور دیده است
ته جرعه ای ز باده پرستان بزم توست
عشق آنچه در پیاله منصور دیده است
زخم دلم ز مرهم کافور دیده است
کی دار حقشناس فراموش می کند
آن سرگذشتگی که زمنصور دیده است
آسایشی که دیده ام از خواب بی رخت
بیمار عشق در شب دیجور دیده است
شبها به روز آمد و آن راه طی نشد
شوقم چو موسی آتشی از دور دیده است
ته جرعه ای ز باده پرستان بزم توست
عشق آنچه در پیاله منصور دیده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.