۱۲۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۴

جایی که دامگاه غزال رمیدگی است
صیاد چاره وحشت در خون تپیدگی است

احرام طوف کعبه دیدار بسته ایم
در بند زاد و راحله بودن ندیدگی است

یک دیده خواب راحت سیمابم آرزوست
بی طاقتی به مذهب ما آرمیدگی است

کی می رسد به گوشه ابروی او هلال
این دلکشی به زورکمان کشیدگی است

مشکل که در قلمرو هستی به هم رسد
آسایشی که در قدم دل دویدگی است

هرگز نخوانده است محبت شعاریم
بیگانه ای که یک لقبش نور دیدگی است

آیینه شکسته به قاصد نموده ام
یک شمه شکوه دل از آن نور دیدگی است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.