هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه درونی خود می‌گوید که همچون ریشه‌ای در دلش باقی مانده است. او به می‌نوشی و سختی‌های زندگی عادت کرده و دیگر نمی‌تواند احساسات واقعی خود را تشخیص دهد. با این حال، عشق به معشوق در دلش باقی است و تا آخرین لحظه‌ی زندگی، این عشق پابرجاست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشاره به می‌نوشی و غم‌های درونی، برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد.

شمارهٔ ۳۲۷

هنوزم در دل از غم ریشه ای هست
از آن میخانه ها ته شیشه ای هست

چنان با سخت جانی خو گرفتم
که نشناسم دلی یا تیشه ای هست

به مژگان تو گیرایی ببالد
گریبان اطاعت پیشه ای هست

نمی گردد دل ما خالی از دوست
در این میخانه تا ته شیشه ای هست
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.