هوش مصنوعی: محتسب فردی مست را در راه می‌بیند و سعی می‌کند او را به بهانه‌های مختلف بازداشت کند. مست با پاسخ‌های هوشمندانه و طنزآمیز از خود دفاع می‌کند و هر بار بهانه‌های محتسب را رد می‌کند. در نهایت، محتسب تهدید به اجرای حد شرعی می‌کند، اما مست پاسخ می‌دهد که در آنجا کسی هشیار نیست تا حد را اجرا کند.
رده سنی: 12+ این متن حاوی مفاهیم طنز و مناظره‌های هوشمندانه است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و جذاب است. همچنین، استفاده از زبان ادبی و کلاسیک ممکن است برای کودکان زیر 12 سال کمی پیچیده باشد.

مست و هشیار

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست

گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مرغ زیرک
گوهر بعدی:معمار نادان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.