هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و دلبستگی سخن میگوید، با تصاویری مانند زلف یار، دل دیوانه، خنده گل، و آیینه. همچنین از مفاهیمی مانند اقبال، شرمندگی، و اسارت در عشق یاد میکند. شاعر از گرمی راه و دل سوخته نیز صحبت میکند و در نهایت به لطف و کمان عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۶۷
در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت
دیوانه که اقبال رسا زیر نگین داشت
یک خنده گل دیر برآمد ز شکر خواب
آیینه چو گل سر به سر چین جبین داشت
نقش قدم ما دل پر آبله ما
از گرمی ره سینه سراغت به زمین داشت
در گلشن اقبال چه نامی که برآورد
آن دل که شکست دل ما نقش نگین داشت
مانند دل سوخته هر دانه که شد خاک
شرمندگی از مردمی روی زمین داشت
در خطه کشمیر خط غنچه دهانی
طوطی نمکین بود و حدیث شکرین داشت
از قبضه لطف تو اسیر تو کمان خواست
چشم بد کوته نظران داغ کمین داشت
دیوانه که اقبال رسا زیر نگین داشت
یک خنده گل دیر برآمد ز شکر خواب
آیینه چو گل سر به سر چین جبین داشت
نقش قدم ما دل پر آبله ما
از گرمی ره سینه سراغت به زمین داشت
در گلشن اقبال چه نامی که برآورد
آن دل که شکست دل ما نقش نگین داشت
مانند دل سوخته هر دانه که شد خاک
شرمندگی از مردمی روی زمین داشت
در خطه کشمیر خط غنچه دهانی
طوطی نمکین بود و حدیث شکرین داشت
از قبضه لطف تو اسیر تو کمان خواست
چشم بد کوته نظران داغ کمین داشت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.