هوش مصنوعی: این شعر از عشق، اندوه و جدایی سخن می‌گوید. شاعر از درد فراق و تأثیر آن بر دلش می‌نالد، از وفاداری و صداقت یاد می‌کند و هشدار می‌دهد که نمی‌توان به ظواهر دنیا اعتماد کرد. او از زیبایی‌های طبیعت مانند گل و سرو برای بیان احساساتش استفاده می‌کند و در نهایت، بر ارزش عشق و وفاداری تأکید می‌کند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند اندوه و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانی و بزرگسالی شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۳۸۵

تا غمش در دلم قرار گرفت
برگ گل شعله در کنار گرفت

خویش آتش ز گل نمی دانست
دل ما را ز ما چکار گرفت

دل یکرنگ خویش را نازم
خویش را تنگ در کنار گرفت

بی تو دیگر چه می توان گفت
چشم آیینه ها غبار گرفت

سرو رفتار و غنچه گفتار
چقدر از تو اعتبار گرفت

خوی بیگانگی چنین افروخت
نقد دلبستگی عیار گرفت

به وفای سرشگ خود نازم
که گلاب از گل مزار گرفت

الحذر الحذر ز ساختگی
نتوان خوی روزگار گرفت

تا شدم خاک راه یار اسیر
اعتبار من اعتبار گرفت
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.