هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، حالات و احساسات شاعر را در مواجهه با صبح و نوشیدن شراب توصیف میکند. شاعر از زیباییهای صبح، مینوشی و تأثیر آن بر روح و روان خود سخن میگوید.
رده سنی:
18+
اشاره به مصرف شراب و مفاهیم عرفانی پیچیده که ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۰۶
بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح
خورشید تکیه گه نکند تخت عاج صبح
دارد دماغی از می دوشینه روز من
رنگین طراز گوشه سرکرده تاج صبح
دارم دلی زمحشر گل تر دماغ تر
یادت مفرحی است که دارد مزاج صبح
گردد به نرخ باده دلها سفال چرخ
گیرد اگر ز میکده شامم خراج صبح
شوخ است و مست چشمک تکلیف اسیر کو
کز یک پیاله باده نمایم علاج صبح
خورشید تکیه گه نکند تخت عاج صبح
دارد دماغی از می دوشینه روز من
رنگین طراز گوشه سرکرده تاج صبح
دارم دلی زمحشر گل تر دماغ تر
یادت مفرحی است که دارد مزاج صبح
گردد به نرخ باده دلها سفال چرخ
گیرد اگر ز میکده شامم خراج صبح
شوخ است و مست چشمک تکلیف اسیر کو
کز یک پیاله باده نمایم علاج صبح
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.