۱۶۳ بار خوانده شده
عشق تو چراغ دل هر خام نگردد
صیدی است خیالت که به کس رام نگردد
عشقت نگذارد که زنم فال رهایی
تا پاکی نیت ورق دام نگردد
خواهم که برافتد ز جهان رسم دعا هم
تا هیچ زبان محرم آن نام نگردد
بی زحمت ایام کند کامروایی
تا غیر تو را در دل خودکام نگردد
بیتابی اگر شیوه سیماب نباشد
منت کش رسوایی آرام نگردد
بیدل شد اسیر و اثر عشق تو باقی است
کیفیت می در گرو جام نگردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
صیدی است خیالت که به کس رام نگردد
عشقت نگذارد که زنم فال رهایی
تا پاکی نیت ورق دام نگردد
خواهم که برافتد ز جهان رسم دعا هم
تا هیچ زبان محرم آن نام نگردد
بی زحمت ایام کند کامروایی
تا غیر تو را در دل خودکام نگردد
بیتابی اگر شیوه سیماب نباشد
منت کش رسوایی آرام نگردد
بیدل شد اسیر و اثر عشق تو باقی است
کیفیت می در گرو جام نگردد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.