هوش مصنوعی:
این شعر از درد عشق، اندوه و حسرت سخن میگوید. شاعر از آه و اشک خود میگوید که خاطرات را زنده میکند و کینهها را تجدید مینماید. او از دل داغدیده و خون غلتان خود سخن میگوید و بهار را با لالههای سرخ مقایسه میکند. توبهشکنی و مینوشی نیز در این شعر نمود دارد. شاعر از اشکهایش میگوید که مانند باران میبارد و شعلههای عشق را زنده میکند. او از حسرت و آرزوهایش مینالد و از مرگ و زندگی و غمهای یاران سخن میراند. در نهایت، خود را اسیری بیزبان میداند که فرصتها را از دست میدهد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و حسرتآلود است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مینوشی و توبهشکنی ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۴۴۷
ز آهم خاطر منت گساران تازه می گردد
ز اشکم کینه مطلب حصاران تازه می گردد
به آتشپاره های داغ دل بیجا نمی نازم
به خون غلطم بهار لاله کاران تازه می گردد
به رنگ می هماغوش شکستن توبه ای دارم
که از داغش دل مطلب خماران تازه می گردد؟
به رویش اشک می ریزم به سویم گرم می بیند
دماغ شعله در گلگشت باران تازه می گردد
به تیغ سینه صافی سرنوشت کارها دارم
بهار شعله ها از خون باران تازه می گردد
هلال حسرتم صبحم وصالم عالمی دارم
ز مرگ و زیستم غمهای یاران تازه می گردد
اسیر بیزبانم فرصت توفیقها دارم
ز صیدی گرد این چابک سواران تازه می گردد
ز اشکم کینه مطلب حصاران تازه می گردد
به آتشپاره های داغ دل بیجا نمی نازم
به خون غلطم بهار لاله کاران تازه می گردد
به رنگ می هماغوش شکستن توبه ای دارم
که از داغش دل مطلب خماران تازه می گردد؟
به رویش اشک می ریزم به سویم گرم می بیند
دماغ شعله در گلگشت باران تازه می گردد
به تیغ سینه صافی سرنوشت کارها دارم
بهار شعله ها از خون باران تازه می گردد
هلال حسرتم صبحم وصالم عالمی دارم
ز مرگ و زیستم غمهای یاران تازه می گردد
اسیر بیزبانم فرصت توفیقها دارم
ز صیدی گرد این چابک سواران تازه می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.