هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق، اضطراب، دل‌تنگی، و جستجوی معنویت سخن می‌گوید. شاعر از زبان نمادین و تصاویر شاعرانه مانند خاکستر پروانه، آیینه، گهر، و شراب برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند. در نهایت، متن به مفاهیمی مانند عجز در برابر عشق الهی و بی‌پایانی راه معنویت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی نمادین است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۴۴۶

اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد
پر از گل می شود گر دامنی فرسوده می گردد

جلایی می دهد آیینه او را غبار ما
علاج ضعف دل باشد گهر چون سوده می گردد

دعایی می کند پنهان زبانش لکنتی دارد
دلم گاهی میان اضطراب آسوده می گردد

ز گردشهای چشمش می توان دیدن چه دل دارد
که ساقی سرگران از ساغر پیموده می گردد

به هشیاری چشانی گر شراب سرگرانی را
دل شب زنده داران چشم خواب آلوده می گردد

نگه تا می توانی عرض مطلب می توان کردن
نفس تا می کشی راه سخن پیموده می گردد

نمی دانم سراغ صیدگاهش اینقدر دانم
که در محشر در پناه صید زخم آلوده می گردد

اگر گستاخ می بودم اسیر اظهار می کردم
که پایان نیست راهش را فلک بیهوده می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.