هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از دیوانگی و سردرگمی در عشق سخن می‌گوید. شاعر از بت و کعبه، مسجد و میخانه به‌عنوان نمادهایی از عشق زمینی و الهی استفاده می‌کند. او حالتی از بی‌خویشتنی و جنون را توصیف می‌کند که در مسیر عشق به معشوق تجربه می‌شود. همچنین، تضاد بین اسارت و بی‌نیازی، و فریب‌خوردگی ناشی از عشق را بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مضامین بلوغ فکری مانند ازخودبیگانگی و جنون، درک این متن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مفاهیم مانند میخانه و بت ممکن است نیاز به توضیح بیشتری برای نوجوانان داشته باشد.

شمارهٔ ۴۴۹

خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گردد
کند گر کعبه یاد خاطرم بتخانه می گردد

چه آمیزش بود با عشق جانان خودپرستان را
که اول آشنای او زخود بیگانه می گردد

فریب چشم مستی آنچنان برد اختیار از من
که طرح مسجدی گر افکنم میخانه می گردد

نمی دانم چه می گویم چه حال است اینکه من دارم
جنون هم عاقبت از دست من دیوانه می گردد

اسیر از بی نیازی کرد تسخیر گرفتاری
کجا در خاطر صیدش خیال دانه می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.