هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از احساسات عمیق و متضاد خود مانند محبت در غم، جنون در ماتم، و عشق بیباک سخن می‌گوید. او از گرفتاری‌ها و رنج‌هایش می‌گوید اما در عین حال، به عشق و امید نیز اشاره می‌کند. شاعر از تنهایی و ویرانی خود صحبت می‌کند اما در عین حال، به دنبال حفظ عشق و پایه‌های آن است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خون صید' و 'کشته در فتراک بیداد' ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۹۳

محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد
جنون در ماتم آسودگی شادم نگه دارد

صفیری گر کشد مرغ قفس را ذوق پرواز است
خموشی در گرفتاری ز فریادم نگه دارد

به دل از ترکتاز عشق بیباکی غمی دارم
خدا از چشم زخم خاطر شادم نگه دارد

سواد اعظم ویرانیم نامم غم آباد است
نبینم روی معموری غم آبادم نگه دارد

حباب بحر آتش با لب فرسوده ای دارم
نبینم آفتی گر عشق بنیادم نگه دارد

مرداش گر ز خون صید دیگر زیب فتراک است
بگو تا کشته در فتراک بیدادم نگه دارد

من آن صیدم که با دام تغافل کرده ام الفت
خدا از مهربانیهای صیادم نگه دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.