هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شوق و بی‌قراری عاشق، ناز معشوق و بی‌نیازی او سخن می‌گوید. شاعر از صبر و تحمل خود در راه عشق می‌گوید و اشاره‌ای به توکل و تسلیم در برابر تقدیر دارد. همچنین، از نگاه معشوق و اشک‌های بی‌تابانه یاد می‌کند و در نهایت، دل پر شور خود را به غنچه‌ای اسیر تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک بهتر دارند.

شمارهٔ ۵۱۸

از من و بلبل صبا صبر و تحمل می برد
خاک راهت را به باغ از دامن گل می برد

گرد راهم بی نیازی را به خاک افکند و رفت
جرأتش کی بعد ازین نام توکل می برد

پرسش مژگان نازش را زبان دیگر است
نام ما از گوشه چشم تغافل می برد

اشک بیتابی ندارد رنگی از خونین دلان
طاقت ما رنگ از روی تحمل می برد

چون دل پر شور ما کی غنچه ای باشد اسیر
این جرس زنگ از دل افغان بلبل می برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.