۱۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۷

در دلم یاد یار می گذرد
از خزانم بهار می گذرد

مژه های دراز می بینم
از دل بیقرار می گذرد

شیشه می چه طالعی دارد
چار فصلش بهار می گذرد

نگهی می کنی نمی دانی
چه به دلهای زار می گذرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.