هوش مصنوعی: این شعر از درد و اندوه عاشقانه و ناامیدی از درمان سخن می‌گوید. شاعر از طبیب و مرهمی برای زخم‌های دلش می‌گوید که گویا وجود ندارد. تصاویری از بهار، صبا، و عندلیب در کنار مفاهیمی مانند کفر، بتکده، و صلیب، تضادهای درونی شاعر را نشان می‌دهد. تخلص "وفا صبور" نیز بر اضطراب و بی‌قراری دلالت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و مضامین عرفانی و غم‌انگیز این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۵۷

جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد
در این بهار صبا عندلیب خواهد شد

ز چشم مست تو دیدیم کافرستانی
که سینه بتکده و دل صلیب خواهد شد

وفا صبور تخلص دل اضطراب لقب
چها میان قرار و شکیب خواهد شد

شود اگر همه مرهم کبود کاغذ چرخ
چه زخمها که به حسرت نصیب خواهد شد

گرفتم اینکه شود مهربان زمانه اسیر
کدام زخم دلم را طبیب خواهد شد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.