هوش مصنوعی:
این شعر از درد و رنج عاشقانه و ناکامیهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از احساس اسارت در قفس سینه، نالههای بیپاسخ، و تباهی شوق و عشق مینالد. همچنین، اشارهای به نادیده گرفته شدن ادب و هنر و بیثمری تلاشها در مسیر عشق دارد. در پایان، محبت را به نمک تشبیه میکند که داستانش را اسیر کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آن به بلوغ فکری و تجربههای عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۸۳
به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند
قفس سینه به تاراج پریدن دادند
اثری گوشزد گریه شکاران کردند
شوق را حوصله سینه دریدن دادند
کسی از باغ ادب غنچه نظاره نچید
دیده نشنید اگر رخصت دیدن دادند
هیچ حاصل نشد از مزرعه نشو و نما
دانه بسیار به تاراج دمیدن دادند
صید ما را نمک الفت صیاد گرفت
ورنه در دام و قفس شوق پریدن دادند
سعی اگر خضر شود پای طلب سد ره است
رهروی را که نه توفیق رسیدن دادند
تا محبت نمک قصه ما گشت اسیر
خواب را لذت افسانه شنیدن دادند
قفس سینه به تاراج پریدن دادند
اثری گوشزد گریه شکاران کردند
شوق را حوصله سینه دریدن دادند
کسی از باغ ادب غنچه نظاره نچید
دیده نشنید اگر رخصت دیدن دادند
هیچ حاصل نشد از مزرعه نشو و نما
دانه بسیار به تاراج دمیدن دادند
صید ما را نمک الفت صیاد گرفت
ورنه در دام و قفس شوق پریدن دادند
سعی اگر خضر شود پای طلب سد ره است
رهروی را که نه توفیق رسیدن دادند
تا محبت نمک قصه ما گشت اسیر
خواب را لذت افسانه شنیدن دادند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.