۱۴۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۷

از وفا صافدلانی که می ناب خورند
تا قیامت ز ملامت زدگی تاب خورند

باده بر طلعت خورشید گل رسوایی است
مفت رندان که می از ساغر مهتاب خورند

چقدر خنده که بر اهل وفا دارم های
می ننوشند و کباب از دل احباب خورند

اهل عرفان که به چشم تر ما می خندند
چون خرابی چقدر سیلی سیلاب خورند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.