۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹۷

صف مژگان تو دل را چمن سینه کند
نگه گرم تو جان در تن آیینه کند

چشم بد دور فلک گوشه چشمی دارد
غم پارینه ما را می پارینه کند

شهد الفت به قوام آمد و حسرت باقی است
عمر جاوید علاج غم دیرینه کند

آنکه یکرنگی ما را گل بی رنگ شناخت
دل ما را برد آیینه بی کینه کند

خون خورد توبه که خون در دل ما کرد اسیر
تا به کی شنبه ما را شب آدینه کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.