۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲۶

مست است و عرض آتش رخسار می دهد
خورشید را گداخت که را بار می دهد

خط از رخش دمید و هنوز آه می کشیم
داریم خضر و تشنگی آزار می دهد

شد موج خیز شعله غبارم چو درد می
ساقی هنوز باده سرشار می دهد

تا دیده مایل است به تماشای گلستان
آیینه گل به دست تو بسیار می دهد

هرگز به نا امیدی امشب نبود اسیر
این نخل خشک ما چه شبی بار می دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.