هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و دردهای عشق می‌پردازد. در آن از مفاهیمی مانند عشق، رنج، امید و ناامیدی، توبه و ریا، و بخت برگشته سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، حالات درونی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و نیاز به درک ادبی برای فهم کامل شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۶۳۴

یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید
نفس از سینه به لب مست حیا می آید

مومیایی است بهار آفت بیدردان را
عضو در رفته زنجیر به جا می آید

تا کجا گم شده در دشت بلا مجنونی
پی زنجیر به ویرانه ما می آید

داغی از نسبت همدردی زاهد دارم
از گل توبه من بوی ریا می آید

بخت برگشته ام اقبال رسایی دارد
ناوک او به دلم رو به قفا می آید

هوس باده رگ و ریشه دواند در دل
شیشه ام گر شکند دل به صدا می آید

نا امیدی اگرت خارکشد از دل اسیر
بوی تأثیر اجابت ز دعا می آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.