هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجها و سختیهای زندگی خود میگوید. او خود را مانند لالهای میداند که از گلزار جگر جوشیده است و موهایش از اشکهایش آتشین شده. او خود را قطرهبارانی در دریای عشق توصیف میکند که گاه با طوفان و گاه با خطر مواجه شده است. شاعر از نیش کینهجویان رنج برده و همچون خون خود برای دیگران جوشیده است. امیدهایش مانند نخل بیثمر سوخته و از شعلههای آتش مانند شرر جوشیده است. او احساس میکرد که ارزش واقعیاش شناخته نشده است، چرا که گوهر وجودش در دریای هنر پنهان مانده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۲۵
لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام
آتشین موجم ز بحر چشم تر جوشیده ام
قطره باران نیسانم که در دریای عشق
گاه با طوفان و گاهی با خطر جوشیده ام
بر رگ جان خورده ام زین کینه جویان نیشتر
همچو خون خود به هرکس بیشتر جوشیده ام
نخل امیدم ندارد حاصلی جز سوختن
از نهال شعله مانند شرر جوشیده ام
کی شناسد این خزف بی مایگان قدر اسیر
گوهرم در سینه بحر هنر جوشیده ام
آتشین موجم ز بحر چشم تر جوشیده ام
قطره باران نیسانم که در دریای عشق
گاه با طوفان و گاهی با خطر جوشیده ام
بر رگ جان خورده ام زین کینه جویان نیشتر
همچو خون خود به هرکس بیشتر جوشیده ام
نخل امیدم ندارد حاصلی جز سوختن
از نهال شعله مانند شرر جوشیده ام
کی شناسد این خزف بی مایگان قدر اسیر
گوهرم در سینه بحر هنر جوشیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.