۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲۶

مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام
رقصد ز شوق بر سر مژگان نظاره ام

روزی که فال منصب دیوانگی زدم
زنجیر سبحه گشت پی استخاره ام

تا شد زگریه ام شفقی رنگ آسمان
چون داغ لاله غوطه به خون زد ستاره ام

تا از خیال روی تو دیوانه گشته ام
گل رشک می برد به گریبان پاره ام

تا در طلسم شیشه فتادم چو بوی می
خوشتر می دو ساله ز عمر دوباره ام

خورشید را چو عارض او گفته ام اسیر
شرمنده کرد دوری آن استعاره ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.