هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق خود مانند انتظار، عشق، حیرت و رنج سخن می‌گوید. او از دلبستگی‌هایش، ناامیدی‌ها و امیدهایش می‌گوید و از طبیعت و بهار به عنوان نمادهایی برای بیان احساساتش استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به‌خوبی درک شوند.

شمارهٔ ۷۳۶

دلی به خاک ره انتظار می بندم
زگرد خویش چمن را نگار می بندم

هنوز نو سفر خواریم چه چاره کنم
به خویش تهمتی از اعتبار می بندم

به جان شیشه که دلبستگی نمی دانم
ز موج باده زبان خمار می بندم

بهار چون نشود نقشبند حیرانی
نگاه را ز نگاهی نگار می بندم

کلید باغ دل میکشان نسیم گل است
طلسم توبه به نام بهار می بندم

هزار آبله بر پای یک نفس دارم
زبانی از گله روزگار می بندم

سری که بود به نامش نثار کردم اسیر
دلی به حلقه فتراک یار می بندم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.