۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴۳

خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم
گل فتح است اگر داغ تنزل دارم

از فریب نگهی صید تغافل شده ام
دل پروانه و بیتابی بلبل دارم

دارم آتشکده در سینه خود همچو سپند
هر کجا می روم اسباب تجمل دارم

صید گلشن نشود گرد ره نازش اسیر
دل آشفته ای از رهگذر گل دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.