۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۶۵

تفسیر خموشی شده گویایی عشقم
شرمنده احسان شکیبایی عشقم

نشناخته ام جلوه او را زخیالش
چون دیده نظر کرده بینایی عشقم

از غنچه رازم گل اظهار توان چید
دل ساخته لب تشنه رسوایی عشقم

عمری است که حیرانم و از شرم نگاهت
نشمرده کس از خیل تماشایی عشقم

تا چند اسیر تو چه پروانه شود داغ
از گرمی هنگامه تنهایی عشقم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.