۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۷۰

صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم
یک شیشه خانه حوصله بر سنگ می زنم

گلهای رازگوش برآواز بلبلند
خاموشیم رساست بر آهنگ می زنم

عکس تو نازپرور و چشم زمانه شور
هر دم به رنگی آینه در سنگ می زنم

از بسکه رشک قافله ام پایمال کرد
منزل اگر شوم ره فرسنگ می زنم

مستم اسیر از آن سرکویم چه می بری
از خاک راه تکیه بر اورنگ می زنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.