هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از حضور یار و دوستان در یک شب خاص و خوش صحبت می‌کند. او از زیبایی و روشنایی این شب و تأثیر آن بر جهان و آسمان سخن می‌گوید. شاعر از شادی و سعادت این شب و ملاقات دوستان لذت می‌برد و از لحظات خوشی که در کنار یار مهربان سپری می‌کند، سخن می‌گوید. همچنین، او از نوای موسیقی و ترانه‌های خوش مطربان در این بزم عاشقانه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴

چه شاهدی است که با ماست در میان امشب
که روشن است ز رویش همه جهان امشب

نه شمع راست شعاعی، نه ماه را تابی
نه زهره راست فروغی در آسمان امشب

میان مجلس ما صورتی همی تابد
که آفتاب شد از شرم او نهان امشب

بسی سعادت از این شب پدید خواهد شد
که هست مشتری و زهره را قران امشب

شبی خوش است و ز اغیار نیست کس بر ما
غنیمت است ملاقات دوستان امشب

دمی خوش است مکن صبح دم دمی مردی
که همدم است مرا یار مهربان امشب

میان ما و تو امشب کسی نمی گنجد
که خلوتی است مرا با تو در نهان امشب

بساز مطرب از آن پرده‌های شور انگیز
نوای تهنیت بزم عاشقان امشب

همه حکایت مطبوع درد عطار است
ترانهٔ خوش شیرین مطربان امشب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.