هوش مصنوعی: این شعر از درد و سرگردانی شاعر سخن می‌گوید که در غربت و بی‌سامانی به سر می‌برد. او از عشق، حسرت دیدار یار، و رنج‌های دل خود می‌نالد. با این حال، در میان این رنج‌ها، نشانه‌هایی از امید و عشق نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد درونی و غربت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۹۵

آسمان را رحم می آید به سرگردانیم
دل به درد آید قناعت را ز بی سامانیم

محو دیدار تو را چشم تماشا در دل است
داغها دارد دل نظاره از حیرانیم

حلقه دام بلا نقش پی فرزانه بود
اعتبار جهل شد خضر ره نادانیم

مصرع زنجیر سطر دفتر آزادگی است
شد سواد عشق روشن از خط دیوانیم

چشم غربت روشن است از سرمه بختم اسیر
همچنان خاک ره یاران اصفاهانیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.