۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۰۹

قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن
سوی این قوم نگاه غلط انداز مکن

گوش کم حوصله چون دیده دل محرم نیست
مکش از رشک مرا لب به سخن باز مکن

برگریزان پر و بال بهار دگر است
در چمن خاک شو ای بلبل و پرواز مکن

بی زبان باش تنک ظرف تر از شیشه نه ای
تا نگردد جگرت خون سخن آغاز مکن

خود پسند ار همه خورشید شود بی نور است
گر مسحا شده ای دعوی اعجاز مکن

گوهر عشق عزیز است نگهدار اسیر
گوش هر بی سر و پا را صدف راز مکن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.