هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از زاهد و متشرعان میخواهد که با زهد و ایمان خشک خود، او را آزار ندهند و میان او و معشوق (دلدار) دخالت نکنند. او ایمان ناقص و تظاهر به دینداری را رد میکند و بر این باور است که کفر ظاهری او در واقع چشمهی ایمان است. شاعر همچنین به ایمان به محمد، علی و یازده امام اشاره میکند اما از زاهد میخواهد که او را با این ادعاها آزار ندهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و انتقادی نسبت به نگرشهای خشک مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت نسبت به مبانی عرفان و مذهب دارد. همچنین ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۸۱۱
زاهد به جان زهد که آزار من مکن
بیجا میانجی من و دلدار من مکن
مشرب هم از کمینه غلامان مذهب است
ایمان خشک اینهمه در کار من مکن
اقرار دیر و صومعه بشنو ز جوش می
دیگر میا و دعوی انکار من مکن
ایمان ناقصی که ندارم بیا ببین
تسبیح شید رشته زنار من مکن
من کفر محض و چشمه ایمان دل من است
سر بسته گفتمت به کس اظهار من مکن
ایمان محمد و علی و یازده امام
گفتم اسیر اینهمه آزار من مکن
بیجا میانجی من و دلدار من مکن
مشرب هم از کمینه غلامان مذهب است
ایمان خشک اینهمه در کار من مکن
اقرار دیر و صومعه بشنو ز جوش می
دیگر میا و دعوی انکار من مکن
ایمان ناقصی که ندارم بیا ببین
تسبیح شید رشته زنار من مکن
من کفر محض و چشمه ایمان دل من است
سر بسته گفتمت به کس اظهار من مکن
ایمان محمد و علی و یازده امام
گفتم اسیر اینهمه آزار من مکن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.