هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر زیبایی و جذابیت معشوق خود را توصیف می‌کند. او از عشق شدید خود به معشوق و تأثیرات عمیق این عشق بر خودش سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی‌های ظاهری معشوق مانند موهای پر بند و چهره‌ی ماه‌گونه‌اش تعریف می‌کند و احساسات خود را به شکلی شاعرانه بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷

زهی ماه در مهر سرو بلندت
شکر در گدازش ز تشویر قندت

جهان فتنه بگرفت و پر مشک شد هم
چو بگذشت بادی به مشکین کمندت

سر زلف پر بند تو تا بدیدم
به یک دم شدم عاشق بند بندت

گزند تو را قدر و قیمت که داند
بیا تا به جانم رسانی گزندت

برآر از سر کبر گردی ز عالم
که گوگرد سرخ است گرد سمندت

به چه آلتی عشق روی تو بازم
چو جان مست توست و خرد مستمندت

چنان ماه رویی که آئینهٔ تو
به رخ با قمر در غلط او فکندت

چو وجه سپندی ندارم چه سازم
جگر به که سوزم به جای سپندت

مزن بانگ بر من که این است جرمم
که خورشید خواندم به بانگ بلندت

غلط گفتم این زانکه خورشید دایم
رخی همچو زر، می‌رود مستمندت

چه سازم که عطار اگر جان به زاری
بسوزد ز عشقت نیاید پسندت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.