هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساس شرم و تقصیر خود سخن میگوید و به دنبال پناهگاهی میگردد. او از زخمهای روحی و عذرخواهیهای بیفایده شکایت دارد و به دنبال نشانهای از رحمت و گواهی بر بیگناهی خود است. در نهایت، او از بیزبانی و سکوت خود در برابر پرسشها مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۳۴
گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی کو
سراپا حرف تقصیرم زیان عذر خواهی کو
به طالع دولت بیدار (و) زخم کاریی دارم
زگرد سرمه جوهر دار شمشیر نگاهی کو
چو در محشر ز خون کشتگان رحمت به جوش آید
مرا در بیگناهی خوشتر از چشمت گواهی کو
چه خواهی گفت با این بیزبانیها اسیر آخر
اگر پرسد ز فریاد خموشی عذرخواهی کو
سراپا حرف تقصیرم زیان عذر خواهی کو
به طالع دولت بیدار (و) زخم کاریی دارم
زگرد سرمه جوهر دار شمشیر نگاهی کو
چو در محشر ز خون کشتگان رحمت به جوش آید
مرا در بیگناهی خوشتر از چشمت گواهی کو
چه خواهی گفت با این بیزبانیها اسیر آخر
اگر پرسد ز فریاد خموشی عذرخواهی کو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.