هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن میگوید. او از نگاه معشوق، زخمهای دل و ایمان تازهای که در هر نگاه مییابد، صحبت میکند. همچنین، از غرور و بیاعتنایی معشوق و رنجهای عاشقانه خود مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند درد عشق و غرور معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۴۱
دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای
وز چاک سینه طرح گریبان تازه ای
شد حشر و از غرور به دادم نمی رسی
این ماجرا فتاده به دیوان تازه ای
دیرینه عندلیب گل داغ کهنه ام
کی می خورم فریب گلستان تازه ای
آتش پرست عشقم و از رغم کفر و دین
دارم ز هر نگاه تو ایمان تازه ای
در باغ دل اسیر ز تیغ نگاه او
گل کرده است زخم نمایان تازه ای
وز چاک سینه طرح گریبان تازه ای
شد حشر و از غرور به دادم نمی رسی
این ماجرا فتاده به دیوان تازه ای
دیرینه عندلیب گل داغ کهنه ام
کی می خورم فریب گلستان تازه ای
آتش پرست عشقم و از رغم کفر و دین
دارم ز هر نگاه تو ایمان تازه ای
در باغ دل اسیر ز تیغ نگاه او
گل کرده است زخم نمایان تازه ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.